همرزم شهید صیاد شیرازی گفت: از گروهبان وظیفه «محمود عارفیان» که دوره احتیاط را پیش ما میگذراند و قبلا عضو «سپاه دانش» بود، خواستم به گل بخش سواد خواندن و نوشتن یاد بدهد و خصوصا در مورد نماز و قرآن بیشتر با او کار کند. او هم مردانگی کرد و در بازگشت از اولین مرخصی، یک سری از کتابهای نهضت سواد آموزی را با خود آورد و با خود آورد و با جدیت مشغول سواد آموزی به گل بخش شد.
به گزارش در خبرها، امیر سرتیپ غلامحسین دربندی از همرزمانش شهید صیاد شیرازی پیرامون آموزش در مناطق عملیاتی هشت سال دفاع مقدس روایت میکند: سروان نبی کریمی که فرمانده گروهان بود، به من گفته بود: «شما که افسر بهداری هستید برای افراد گروهان کلاس کمکهای اولیه بگذار».
قبول کردم با این که اولین تجربه ی تدریسم بود به خوبی از عهده کار بر آمدم. مرتب کمک های اولیه و نحوه تخلیه ی مجروحان را آموزش می دادم.
بعد از دو سه روز، تعدادی نیروی تازه نفس از را رسیدند و به ما ملحق شدندکه ۱۰ نفر از آنها راه به بهداری دادند. با اضافه شدن این ۱۰ نفر به جمع ما، وضع دسته بهداری سر و سامان پیدا کرد و سازمان بهتری یافتیم. روز بعد، آموزش کمکهای اولیه را برای کارکنان شروع کردم. صبح و بعد ازظهر، درسهای مختلف از جمله نحوه تخلیه و به عقب بردن مجروحان، برایشان میگفتم. آموزش تخصصی در همه دستهها و کل گردان ادامه داشت و همه مشغول آموزش دادن افراد تازه بودند. برای سربازان بیسواد هم کلاسهای سواد آموزی گذاشته بودیم.
دو سرباز جدید به نامهای «گل بخشش» و «اشتری» که از بچههای قائن مشهد بودند به جمع ما اضافه شدند. «گل بخش» سواد نداشت. از گروهبان وظیفه «محمود عارفیان» که دوره احتیاط را پیش ما میگذراند و قبلا عضو «سپاه دانش» بود، خواستم به گل بخش سواد خواندن و نوشتن یاد بدهد و خصوصا در مورد نماز و قرآن بیشتر با او کار کند. او هم مردانگی کرد و در بازگشت از اولین مرخصی، یک سری از کتابهای نهضت سواد آموزی را با خود آورد و با خود آورد و با جدیت مشغول سواد آموزی به گل بخش شد. نوبت بعد که گل بخش از مرخصی برگشت دیدم بستهای را همراه با یک نامه آورده و تحویل من داد. نامه را باز کردم، پدر گل بخشش نوشته بود:
«فرزندم را بعد از خدا به شما سپردم، او جوانی خجالتی و مظلوم است. من هم تنها همین یک فرزند را دارم. مواظب او باشید. از اینکه به او سواد یاد دادید تشکر میکنم»
انتهای پیام